جدول جو
جدول جو

معنی شربت تر - جستجوی لغت در جدول جو

شربت تر
(شَ بَ تِ تَ)
کنایه از شربت لطیف و نفیس است. (بهار عجم) (آنندراج) :
چو دولاب کو شربت تر دهد
ازین سر ستاند از آن سردهد.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خدمتکاری که شربت درست می کند و انواع نوشیدنی ها و لوازم شربت خانه به او سپرده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شربت خضر
تصویر شربت خضر
آب زندگی، آب چشمه ای در ظلمات که هرکس از آب آن بیاشامد عمر جاویدان پیدا می کند و هرگز نمی میرد و خضر پیغمبر از آن آب نوشیده است، چشمۀ نوش، نوشاب، چشمۀ خضر، ماالحیاة، چشمۀ الیاس، آب خضر، عین الحیات، چشمۀ زندگی، آب حیات، جان افزا، چشمۀ حیوان، شربت حیوان، جان فزا، آب حیوان، آب بقا، چشمۀ حیات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرب تر
تصویر چرب تر
پر روغن تر، روغن دارتر، کنایه از بیشتر، افزون تر
فرهنگ فارسی عمید
(شَ بَ)
دارندۀ شربت، مسؤول شربتخانه. خادم که اقسام شربت در تحویل او است. (فرهنگ نظام). کسی که مرباها و آچارها را بسازد و انواع حلواها بپزد و آن را در عرف حال رکابدار گویند. (آنندراج) (بهار عجم) :
شربتی دارد لبش بهر دل بیمار من
مردم و رحمی ندارد ماه شربتدار من.
سیفی
لغت نامه دهخدا
تصویری از شربتدار
تصویر شربتدار
چمانی آبدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شربت دار
تصویر شربت دار
خدمتکاری که انواع شربت و شراب و آب در تصرف اوست
فرهنگ لغت هوشیار
ایاغچی، ساقی، شربتدار
فرهنگ واژه مترادف متضاد